مهمانهای عزیزتر از جان
راستشو بخواین علت دیر نوشتن سفرنامه داشتن مهمان بود بعد از اینکه از اصفهان برگشتیم مامانم اینا اومدن خونمون و 2 سه روزی هم رفتیم خونه خالم و بعد از اونم مادر شوهرم و پدر شوهرم اومدن خونمون در کل بگم تو این دو هفته فقط مهمان داشتم تا 5 شنبه همین هفته که مامانم اینا رفتن البته دیشب دختر خالم اینا اومدن خونمون تا بخوان برن شد ساعت 3 نیمه شب ،نیست ما تابستون اصلا خونه نیستیم همین که پا مون به خونه میرسه مهمانها از فرصت استفاده میکنند و به سمت خونه ما روانه میشوند ...